صفحه اصلی | مدیریت خبرها | مشاهده خبرها |
برنامه درس ملی آموزش و پرورش
۱۳۹۶/۰۸/۰۸
محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی
چهارچوب برنامه درسی عناصری را تعریف میکند که برای تدریس و یادگیری در مدارس کشور، بنیادی هستند. این چهارچوب اصول و سیاستهایی را بیان میکند که به کلیهی تدریسها و یادگیریها جهت میدهد. محتوای برنامهی درسی در بین عناصر و مولفههای نظام آموزشی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. از طریق محتواست که نظام آموزشی به طور مستقیم با شخصیت متربیان مرتبط میشود و آثار گوناگونی در روح و روان آنان بر جا میگذارد. این عنصر به دلیل ویژگیها و ماهیت خود از دیدگاههای فلسفی و باورهای مختلف اثر میپذیرد و هر دیدگاه فلسفی میتواند به آن جهت خاصی بخشد، به همین دلیل تعیین سیاستهای کلی و اصول مبنایی انتخاب محتوا در برنامههای درسی نظام آموزشی کشور بر اساس مبانی ضرورت پیدا میکند و کم توجهی به آن، محتوا و در نتیجه متربیان را از جهتگیریهای اصلی نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور دور میسازد.
محتوا در برنامه درسی ملی یعنی چه؟
آیا تا کنون به این موضوع فکر کردهاید که محتوا در سطح برنامهریزی برای یک برنامه درسی ملی به چه معناست؟ وقتی به محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی میاندیشید اولین چیزی که به ذهنتان میرسد چیست؟ اکثر افراد به هنگام مواجهه با این سوال به یاد کتابهای درسی و محتوای نوشتاری و تصویری آنها میافتند؛ به نظرتان این تصور درست است؟ بیائید با یک تشبیه به پاسخ این سوال برسیم. همانطور که میدانید محتوا محملی برای دستیابی به اهداف برنامه است. حتما به خاطر دارید اهداف برنامه درسی ملی در چند سطح برشمرده شدهاند. یک بار آنها را مرور میکنیم.
1. هدف غایی
2. اهداف کلی
3. اهداف تفصیلی
4. اهداف جزئی
به نظرتان محتوای نوشتاری و تصویری یک کتاب یا هر رسانهی آموزشی دیگر معادل کدام سطح از اهداف است؟ اگر پاسخ شما اهداف تفصیلی و جزئی باشد درست پاسخ دادهاید. اما محتوا در سطح اهداف کلی چگونه محتوایی است؟ مطمئنا برآیند آنچه در کتابها و سایر رسانهها در پایهها و دورههای مختلف میآید منجر به دستیابی به اهداف کلی خواهد شد. همانگونه که اهداف کلی مختصص هیچ برنامهی درسیای نمیباشند و از طریق همهی برنامههای درسی پایهها و دورهها دنبال میشوند محتوایی نیز که چنین اهدافی را پوشش دهد خاص هیچ کتاب و رسانهای نیست لذا محتوا در سند برنامه درسی ملی معادل آنچه در کتاب یا سایر رسانههای آموزشی میآید نیست بلکه اصول، سیاستها، و گسترهی کلی محتوا را مشخص میسازد. بخش محتوای برنامه درسی ملی از سه سرفصل به شرح زیر تشکیل شده است:
· اصول انتخاب و سازماندهی محتوا
· صلاحیتها و یادگیریهای مشترک
· حوزههای یادگیری
هر یک از سه محور فوقالذکر از تعارف و گسترهای برخوردار است و روابطی نیز با سایر اجزای این بخش دارد. آنچه در پی میآید توصیف اجمالی این سه سرفصل، تاکیدات، و روابط بین آنهاست.
اصول انتخاب و سازماندهی محتوا
با وجود ترجیحات طراحی برنامهی درسی و ریشههای فلسفی آنها، برنامهریزان درسی باید معیارهایی برای انتخاب محتوا به کار ببرند. اگرچه تعدادی از این معیارها بین بیشتر محورهای برنامهریزی مشترک هستند، مربیان با دیدگاههای گوناگون فلسفی باید تاکید بیشتر خود را بر برخی معیارها قرار دهند. اصول زیر معیارهایی است که علاوه بر انتخاب محتوا در سطح برنامهی درسی ملی، معیارهای اساسی انتخاب و سازماندهی محتوای سطح بعدی برنامهریزی را نیز مشخص میسازند. پنج اصل از این اصول خاص برنامه درسی ملی ایران است و 9 اصل دیگر نیز اگرچه عناوین آنها مشابه متون و منابع برنامه درسی است اما به لحاظ مفهومی براساس مبانی برنامه درسی ملی مناسبسازی شدهاند.
اصول خاص انتخاب محتوا در برنامهی درسی ملی
1) درونی سازی
2) ارتباط چند وجهی و یادگیری یکپارچه
3) اولویت صلاحیتها و یادگیرهای مشترک
4) تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری
5) در هم تنیدگی
اصول عام انتخاب و سازماندهی محتوا
1. اهمیت
2. اعتبار
3. علاقه
4. سودمندی
5. قابلیت یادگیری
6. آستانهی ارتقا قابلیت اجرا
7. توالی
تاکیدات اصول انتخاب و سازماندهی محتوا
اصل درونیسازی
استفاده از الگوهای هدفنویسی رایج، و جداسازی اهداف در سه حیطهی دانستنیها، مهارتها، و نگرشها و به تبع آن جزئیسازی فعالیتها و تجربیات یادگیری، مانعی در جهت یکپارچهسازی و درونیسازی یادگیریها و ناکارآمدی آنها به شمار میآید. در انتخاب و سازماندهی محتوا، تجربیات یادگیری تدارک دیده شده از سوی برنامهریزان و مربیان باید در سه عرصهی علم، عمل و اخلاق به صورت یکپارچه و بههم پیوسته ارائه شود تا زمینه کسب معرفت و در نتیجه شکلگیری دو صلاحیت مبنایی یعنی تفکر، تعقل و ایمان را فراهم کند. در واقع برنامهریزان، مولفان، و مربیان میباید هم خود را بر پرورش تفکر، آن هم تفکری که منجر به شکلگیری باورها و ایمان شود، قرار دهند.
اصل ارتباط چند وجهی و یادگیری یکپارچه
در حال حاضر سازماندهی محتوا در موضوعات درسی زیر مجموعهی حوزههای یادگیری با در نظر گرفتن قلمرو هر حوزه، و کم توجه به ارتباطات اساسی با سایر حوزهها انجام گرفته است این امر امکان یکپارچگی یادگیری را فراهم نمیسازد. متربیان در جهانی یکپارچه زندگی میکنند و محتوا باید آنان را برای ارتباطات چهارگانه با خود، خدا، خلق و خلقت، حول محور ارتباط با خدا، و حتیالامکان در اشکال مختلف تفکر و تعقل، ایمان و باور، علم، کار و عمل و تلاش و اخلاق به صورت یکپارچه رشد دهد. در واقع حوزههای یادگیری و موضوعات درسی بستری برای آمادهسازی افراد برای برقراری چهار نوع ارتباط میباشند.
اصل اولویت صلاحیتها و یادگیریهای مشترک
محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی از دو بخش اساسی محتوایی تحت عنوان یادگیریهای مشترک و حوزههای یادگیری تشکیل شده است؛ صلاحیتها و یادگیریهای مشترک باید در سازماندهی محتوای برنامه درسی هر یک از حوزههای یادگیری حضور و بروز داشته و همهی خروجیهای آموزش و پرورش به آنها دست یابند. لذا این یادگیریها نسبت به موضوع خاص هر حوزهی یادگیری از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار هستند و همهی حوزههای یادگیری بستری برای وقوع این یادگیریها هستند. خروجیهای آموزش و پرورش چه قصد ادامهی تحصیل در دانشگاهها را داشته باشند و چه قصد ورود به دنیای کار، به دستیابی به صلاحیتها و یادگیریهای مشترک نیاز دارند لذا این نوع صلاحیتها از بدو ورود متربی به دورهی آمادگی تا پایان دوره متوسطه از طریق برنامههای درسی پیگیری میشوند و اولویت اول آموزش به شمار میآیند.
اصل تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری
ظرفیت وجودی متربیان با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک در فرایند کسب و توسعه ظرفیتهای وجودی به شیوه متفاوت عمل میکنند؛ متربیان سبکهای یادگیری و شناختی متفاوت دارند برخی کلینگر هستند برخی تحلیلی، برخی تکانشی هستند برخی تاملی، آنها از شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... متفاوت نیز برخوردارند لذا محتوای برنامههای درسی و تربیتی، باید فرصتهای متنوع و متعدد یادگیری را برای متربیان فراهم سازد. فراهم آوردن امکان بهکارگیری راهبردهای متنوع آموزش و ارزشیابی توسط مربیان و اولیا، گسترش مفهوم فضای آموزشی به فضای کلاسی و غیرکلاسی ( داخل و خارج از مدرسه)، تغییر نگاه به زمان آموزش ( زمان رسمی و غیررسمی)، تغییر نگاه به منابع آموزشی (انواع مواد و رسانههای آموزشی شامل کتاب، نوارهای دیداری و شنیداری، چندرسانهایها، چارت ، پوستر، و ... و اشخاص شامل مربیان، اولیا، دوستان، آشنایان و ...) از پیامدهای این اصل است. براساس این اصل برنامهریزان و مربیان فرصتهایی را برای یادگیری متربی فراهم میآورند که او در داخل و خارج از کلاس و مدرسه، در تمام طول روز، و با کمک همهی افراد دخیل در زندگی او به دنبال یادگیری باشد. البته اصل تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری به معنای تکالیف بیشتر برای متربی یا والدین او نیست بلکه به معنای نگاهی دیگر به زمان، فضا، منابع، موضوع و فرصتهای یادگیری است. با این نگاه لحظه لحظهی زندگی متربی عرصهی یادگیری اوست.
اصل در هم تنیدگی
محتوای برنامههای درسی و تربیتی از سه بخش اساسی در هم تنیده زیر تشکیل میشود:
1. یادگیریهای مشترک؛
2. مفاهیم، اصطلاحات، حقایق، نظریات، مهارتها، روشها و فرایندهای خاص یک حوزه یادگیری و موضوع درسی؛
3. مفاهیم، اصطلاحات، حقایق، نظریات، مهارتها، روشها و فرایندهای بینرشتهای که در دو یا چند حوزه یادگیری و موضوع درسی قابل طرحاند.
حوزههای یادگیری علاوه بر پوششدهی به یادگیریهای مشترک و خاص در کارکرد اولیه خود، از طریق ارتباط افقی با برخی از حوزهها به عنوان کارکرد ثانویه به تقویت، تعمیق و یکپارچگی یادگیری کمک میکنند. لذا عناوین حوزههای یادگیری لزوما به معنای تعداد دروس نیست و به عنوان مثال میتوان دو حوزهی یادگیری علوم تجربی و علوم انسانی و مطالعات اجتماعی را در سطح اول دوره ابتدایی تلفیق کرده و درسی تحت عنوان مطالعات محیطی ارائه کرد.
اصول بعدی که اصول عام برنامه هستند متاثر از اصول خاص تعرف شدهاند و تاکیدات آنها به اجمال موارد زیر است.
اهمیت
· در انتخاب و سازماندهی محتوا باید ایدههای کلیدی و فرایندهای اساسی هر حوزه را مورد توجه قرار داد.
· در انتخاب و سازماندهی ایدهها و فرایندهای هر حوزه فراهم آوردن فرصتهایی برای بازکشف و کشف علوم، و فنآوری برای متربیان ضروری میباشد.
دانش موضوعی بسیار گسترده است و هر روز نیز گستردهتـر میشود اما یادگیری همهی آن ضروری نیست؛ لازمهی اجرای این اصل کاهش حجم موضوعی محتوا و توجه به ایدههای کلیدی و فرایندهای اساسی است.
اعتبار
· محتوا باید در سایه مبانی و استفاده از منابع معتبر، متربیان را در کسب دانش اصیل و بهروز رسانی دانش خودکمک کند.
لازمهی این اصل نگاه ابزاری به محتواست، یعنی محتوا از دانش معتبر و اصیل انتخاب و به گونهای سازماندهی میشود که متربی دائما دانش به روز را کسب کند و خود را مقید به حفظ طوطیوار محتوای کتاب و سایر رسانهها نسازد.
علاقه
· محتوای برنامه درسی باید به علایق متربیان توجه داشته باشد و منجر به خلق و توسعه علایق جدید و مطلوب در آنها شود.
توجه به علایق موجود و خلق علایق جدید دو نکته کلیدی در این اصل است.
سودمندی
· سودمندی محتوا باید با لحاظ نیازهای آنی، آتی، حیاتی و متعالی متربی و براساس مبانی
و ارزشهای برنامه مورد توجه تصمیمگیرندگان قرار گیرد. آن محتوایی سودمند است که به نیازهای امروز و فردا و این دنیا و آن دنیای متربی پاسخ دهد.
قابلیت یادگیری
· انتخاب و سازماندهی محتوا باید به گونهای انجام شود که یادگیری آن برای متربیان با تواناییهای ذهنی، سبکهای شناختی و یادگیری متفاوت امکانپذیر باشد.
آستانه ارتقاء قابلیت اجرا
· در انتخاب و سازماندهی محتوا باید به زمان رسمی تربیت، منابع، ظرفیتهای حرفهای کارکنان، قوانین و مقررات در حدّ آستانه ارتقاء آن ها توجه داشت.
قابلیت تغییر آستانهای دارد به یکباره نمیتوان تمام ایدهآلها را در یک برنامه پیاده کرد.
اصل توالی
با توجه به اینکه در برنامه درسی ملی وظایف رشد و مسئولیت متربیان در امر تربیت مورد تاکید میباشد در تعیین توالی محتوا در سطح بعدی برنامهریزی صلاحیت متربیان در انجام وظایفشان در مراحل مختلف رشد مبنا قرارخواهد گرفت و نه فقط ساختار موضوع درسی.
چکیدهی اصول
· جامعیت و یکپارچگی تعلیم و تربیت
· هماهنگی با اهداف کلی برنامه
· اعتدال در تربیت ابعاد وجودی متربی
· ارزشمندی و کاربردی بودن محتوا (تاکید بر آموزشهای پایه و یادگیریهای ضروری- تمرکز بریادگیری عمیق ایدههای کلیدی، فرایندها و تفکر مناسب انسان درمسیر تکامل)
· توجه به عدالت آموزشی(فراهم آوردن مسیرهایی برای بروز و ظهور استعدادهای همهی متربیانبه گونهای که عواملی چون شهر/روستا، همگونی و ناهمگونی، تفاوت اجتماعی-اقتصادی باعث کاهش یا افت عملکرد متربی نشود.)
· تناسب با ویژگیهای یادگیرنده(علایق و تواناییها)
· توجه به تفاوتهای فردی (اقتصادی، سنی، جنسیتی، قومی، و ...)
· دارا بودن اعتبار علمی
· اطمینان به تناسب حجم و زمان در اختیار متربی برای یادگیری عمیق
· تناسب با توان بالقوهی آموزگاران
·
استلزامات اصول برای برنامهریزان، مولفان، و مربیان
· پرهیز از دیدگاه برنامهریزی موضوع محور و اهداف کاذب، و پرداختن به اهداف کلی برنامه
· کاهش حجم محتوای موضوعی به منظور ایجاد فرصت برای فعالیت، تامل، و یادگیری متربی
صلاحیتها و یادگیریهای مشترک
تعریف یادگیریهای مشترک: صلاحیتها و یادگیریهای مشترک، آن دسته از یادگیریهاییاند که همه خروجیهای آموزش و پرورش بتوانند به گونهای به آنها دست یابند؛ لذا در همه حوزههای یادگیری حضور دارند و بین آنها پیوند برقرار کرده و در همه عناصر برنامه نمود و بروز پیدا میکنند.
نکات کلیدی تعریف فوق کدامند؟
نکات کلیدی تعریف:
· همه متربیان متناسب با توانایی خود باید به آنها دستیابند.
· در همه حوزههای یادگیری حضور دارند.
· بین حوزههای یادگیری پیوند برقرار میکنند.
· در همه عناصر برنامه نمود و بروز پیدا میکنند.
کدام یادگیریها را میشناسید که چنین ویژگیهایی را دارا باشند؟ تعدادی از آنها را فهرست کنید.
· ..........................
· ..........................
· ..........................
· ..........................
· ..........................
· ..........................